سیماب رزین
دیسپرس کننده آکریلیک نوین در پوشش ها

دیسپرس کننده آکریلیک نوین در پوشش ها

دیسپرس کننده آکریلیک

پراکنده کردن یکنواخت ذرات رنگدانه در پوشش‌های کاغذسازی و مرکب‌های چاپ چالشی اساسی در صنایع چاپ و بسته‌بندی است. در فرآیند پوشش کاغذ، افزودن مقدار زیادی پرکننده‌های معدنی نظیر کربنات کلسیم، خاک رس و اکسید تیتانیوم برای افزایش سفیدی و قابلیت چاپ‌پذیری رایج است. در صورت استفاده نکردن از عامل پراکندگی مناسب، ذرات رنگدانه به سرعت خوشه‌ای می‌شوند که منجر به افزایش چشمگیر ویسکوزیته، ناپایداری پوشش و ایجاد نواحی ناهمگن می‌گردد. دیسپرس کننده مبتنی بر اسید اکریلیک به دلیل داشتن گروه‌های کربوکسیل در ساختار خود قادرند با ایجاد لایه‌ای نازک بر روی ذرات، نیروهای سطحی بین آنها را کاهش دهند و از تجمع و ته‌نشینی ذرات جلوگیری کنند. این پلیمرها پس از خنثی شدن، سطح ذرات را باردار می‌کنند و با ترکیب اثر دافعه الکترواستاتیک و سد فضایی ایجاد شده توسط زنجیره‌های پلیمری، پایداری ذرات را به حداکثر می‌رسانند. مطالعات اخیر نشان داده‌اند که استفاده از این دیسپرسانت‌ها می‌تواند مصرف رزین‌های پایه حلالی را کاهش داده و امکان جایگزینی با مواد سازگارتر با محیط زیست در سیستم‌های آبی را فراهم آورد. به بیان دیگر، این عوامل امکان تهیه پوشش‌هایی با درصد جامد بالاتر و ویسکوزیته پایین‌تر را ایجاد می‌کنند که از نظر اقتصادی و زیست‌محیطی مزایای قابل توجهی در پی دارد.

روش‌های سنتز

رایج‌ترین روش سنتز دیسپرس کننده‌های اکریلیکی، پلیمریزاسیون رادیکال آزاد است. در این فرآیند، مونومرهای اصلی مثل اسید اکریلیک یا متاکریلیک به همراه سایر مونومرها و یک آغازگر در محیط آبی واکنش می‌دهند. این واکنش معمولاً در دمای حدود ۵۰ تا ۸۰ درجه سانتی‌گراد انجام می‌شود. سنتز به دو شکل اصلی محلول و امولسیونی قابل انجام است. در پلیمریزاسیون محلول، تمام اجزا در یک فاز آبی حل شده و پلیمریزاسیون انجام می‌گیرد. این روش می‌تواند پلیمرهایی با وزن مولکولی پایین و توزیع یکنواخت (نزدیک به یک) تولید کند. با این حال، ممکن است پس از پایان واکنش به یک مرحله خنثی‌سازی نیاز باشد تا باقی‌مانده‌ی مواد فعال حذف یا پایدار شوند. در پلیمریزاسیون امولسیونی، ابتدا مخلوط آب، مونومرها و مقدار کمی امولسیفایر آماده می‌شود و سپس آغازگر به تدریج اضافه می‌شود. در این حالت دانه‌های پلیمری ریز در فاز آبی تشکیل می‌شوند که پس از خنثی‌سازی پایداری مناسبی از خود نشان می‌دهند. با تنظیم پارامترهای واکنش از قبیل نسبت مونومرها، غلظت آغازگر، دما و زمان، می‌توان وزن مولکولی نهایی و ساختار پلاسمری را کنترل کرد. به عنوان مثال استفاده از انتقال‌دهنده‌های زنجیر (مثل تیول‌ها یا هیدروکربن‌های کلرینه) برای کاهش وزن مولکولی کاربرد دارد. همچنین تکنیک‌هایی مانند پلیمرایش کنترل شده مثل روش RAFT یا امولسیون دانه‌گذاری نیز برای دستیابی به دیسپرسانت‌هایی با ساختار دقیق‌تر و خواص بهبودیافته به‌کار رفته‌اند. به طور کلی، بهره‌گیری از پلیمریزاسیون امولسیونی‌، امکان تولید انبوه و مقیاس‌پذیری بالا را فراهم آورده و شرکت‌های صنعتی از این روش برای تهیه دیسپرسانت‌های مورد نیاز استفاده می‌کنند.

اجزای مونومری و ساختار پلیمری

انتخاب مونومرها در تولید دیسپرسانت‌ها حیاتی است. ساختار عمومی این پلیمرها ترکیبی از واحدهای کربوکسیلیک مانند اسید اکریلیک یا متاکریلیک اسید و واحدهای هیدروفوبیک آلیفاتیک یا آروماتیک است. خنثی‌سازی گروه‌های اسیدی زنجیره پلیمری با یک باز قلیایی، منجر به تشکیل گروه‌های یونی با بار منفی می‌شود که این امر به افزایش بار سطحی و ارتقاء خاصیت هیدروفیلیک زنجیره منجر می‌شود. این بار منفی به سطح ذرات می‌چسبد و دافعه الکترواستاتیکی بین ذرات ایجاد می‌کند که در جلوگیری از تجمع ذرات موثر است. در کنار مونومرهای اسیدی، افزودن مونومرهای هیدروفوبیکی مانند اتیل‌اکریلات، بوتیل‌اکریلات، استایرن یا مشتقات آن مرسوم است تا بخش‌هایی از زنجیره با سطح رنگدانه تعامل بهتری داشته باشند و بخش‌های آب‌دوست در محیط گسترش یابند. همچنین، به‌کارگیری مونومرهای دو عاملی مانند دی‌آکریلات‌ها و دی‌آمیدها، تولید ساختارهای پلیمری متقاطع و شاخه‌ای را میسر می‌سازد. وجود این پیوندهای عرضی و ساختارهای شاخه‌ای باعث می‌شود زنجیره‌های پلیمر به سطح ذرات بچسبند و زنجیره‌های جانبی حجیم با هیدراته شدن، فضای بین ذرات را پر کنند. با تنظیم نسبت واحدهای اسیدی به غیر اسیدی و درصد مونومرهای عملکردی، تعادل میان حلالیت پلیمری در آب و قابلیت جذب به سطح ذرات به دقت بهینه‌سازی می‌شود. در نهایت، ساختار مولکولی نهایی دیسپرس‌کننده باید با نوع و سطح رنگدانه هماهنگ باشد تا بهترین پایداری و عملکرد حاصل شود.

 

اجزای مونومری و ساختار پلیمری

 

مکانیسم دیسپرسیون

عملکرد دیسپرسانت‌های اسید اکریلیک در رنگدانه‌ها بر پایه دو مکانیسم اصلی پایداری الکترواستاتیک و سد فضایی بنا شده است. در سازوکار الکترواستاتیک، گروه‌های کربوکسیل پلیمری پس از یونیزه شدن بار منفی قوی در سطح ذرات رنگدانه ایجاد می‌کنند. هنگامی که این پلیمری روی سطح ذره جذب شود، ذره دارای بار مشابه شده و در پیرامون آن لایه‌ای از یون‌های همنام مثل یون سدیم یا آمونیوم تشکیل می‌شود. نیروی دافعه بین بارهای مشابه ذرات باعث می‌شود ذرات از یکدیگر فاصله بگیرند و از تماس و خوشه‌بندی جلوگیری شود. علاوه بر این، زنجیره‌های پلیمری متصل به سطح ذره آب را اطراف ذره نگه داشته و لایه‌ای هیدراته ایجاد می‌کنند که پایداری اضافی به سیستم می‌افزاید. سازوکار دوم مربوط به سد فضایی یا استریک است. پس از پوشش ذره توسط بخش‌های جاذب پلیمری، زنجیره‌های بلند باقی‌مانده در مجاورت آب منبسط می‌شوند و ضخامت قابل توجهی پیدا می‌کنند. این زنجیره‌های هیدراته شده مانند سپری حفاظتی فیزیکی عمل کرده و مانع نزدیک شدن مستقیم دو ذره به یکدیگر می‌شوند. به بیان دیگر، دیسپرس‌کننده از دو بخش تشکیل شده است: بخشی که به سطح ذره میچسبد و بخشی که در محیط آبی گسترش یافته و حجم می‌گیرد. ترکیب این دو مکانیزم، از یکسو دافعه الکترواستاتیکی قابل توجه و از سوی دیگر سد مکانیکی ایجاد می‌کند که ذرات را به صورت پایدار از هم جدا نگه می‌دارد.

حوزه‌های کاربرد

یکی از کاربردهای اصلی دیسپرسانت‌های معدنی در صنعت کاغذسازی است. در این صنعت درصد زیادی از پوشش کاغذ را کربنات کلسیم، خاک رس و اکسید تیتانیوم تشکیل می‌دهند. استفاده از پراکندگی‌کننده‌های اسید اکریلیک امکان افزایش غلظت ذرات در جرم پوشش را بدون بالا بردن نامطلوب ویسکوزیته فراهم می‌کند. برای نمونه، کوپلیمرهای اسید اکریلیک با وزن مولکولی مناسب می‌توانند تنها با افزودن کمتر از ۰٫۵ درصد به وزن رنگدانه خشک، پخش یکنواختی از ذرات را در سیستم ایجاد کنند. در نتیجه، امکان بالا بردن ماده جامد پوشش (مثلاً تا حدود ۷۰ درصد) بدون نیاز به حلال‌های آلی یا فیلرهای سنتی فراهم می‌شود. این امر باعث می‌شود ویسکوزیته خمیر کاغذ حفظ شده و مصرف رزین کاهش یابد که هر دو جنبه از نظر اقتصادی و محیطی حائز اهمیت هستند. علاوه بر صنعت کاغذ، این مواد در سایر پوشش‌های پایه آب نیز کاربرد گسترده‌ای یافته‌اند. در تولید رنگ‌های ساختمانی و صنعتی، توزیع یکنواخت پیگمنت‌های معدنی و آلی برای دستیابی به کیفیت رنگ مطلوب و جلوگیری از رسوب ذرات ضروری است. به عنوان مثال، در فرمولاسیون رنگ خودرو و رنگ‌های ضدزنگ، پراکندگی‌کننده‌های اسید اکریلیک باعث معلق ماندن ذرات اکسید تیتانیوم و دوده در فاز آبی می‌شوند. در صنعت چاپ دیجیتال و چاپ جوهرافشان نیز کنترل ذرات رنگی مانند اکسید آهن و رنگدانه‌های آلی به کمک این پلیمرها انجام می‌شود تا یکنواختی و پایداری رنگ چاپ حفظ شود. حتی در تولید رنگ‌های پودری و پوشش‌های الکترواستاتیک روی فلزات، حضور این پراکندگی‌کننده‌ها موجب پخش بهتر ذرات فلزی و بهبود چسبندگی پوشش بر زیرلایه می‌گردد. به طور کلی، با توجه به سازگاری بالای این پلیمرها با سیستم‌های آبی و ترکیب‌پذیری آنها با رزین‌ها و افزودنی‌های دیگر، دامنه کاربرد آنها فراتر از صنایع سنتی گسترده شده و در بسیاری از فرمولاسیون‌های پیشرفته به‌کار گرفته می‌شود.

نتیجه‌گیری

پلیمرهای مبتنی بر اسید اکریلیک به دلیل ویژگی‌های چندگانه ساختاری، گزینه‌ای ایده‌آل برای عوامل پراکندگی رنگدانه به حساب می‌آیند. قابلیت تنظیم وزن مولکولی با تغییر غلظت آغازگر یا افزودن انتقال‌دهنده، ایجاد ساختارهای خطی یا شاخه‌ای و توانایی یونیزه شدن در محیط آبی از مهم‌ترین خصوصیات آنهاست که اثربخشی بالای‌شان را تضمین می‌کند. پیشرفت‌های اخیر در فنون سنتز مانند پلیمریزاسیون امولسیونی کنترل‌شده، ساختارهای شاخه‌ای  و افزودن مونومرهای عملکردی، منجر به ارتقای پایداری و کیفیت پراکندگی آنها شده است. همچنین، همگرایی مطالعات تجربی با مدل‌سازی مولکولی، مسیر را برای طراحی سریع‌تر و دقیق‌تر پراکندگی‌کننده‌های جدید هموار ساخته است. با این حال، درک کامل اثر شرایط مانند pH، دما و سختی آب بر عملکرد این مواد همچنان نیازمند تحقیقات بیشتر است. علاوه بر این، ادامه مطالعات و به‌کارگیری روش‌های محاسباتی و هوش مصنوعی می‌تواند به توسعه ترکیبات با کارایی بالاتر و اثرات محیطی کمتر کمک کند. در مجموع، ترکیب دانش شیمی پلیمری، مهندسی مواد و شبیه‌سازی مولکولی به تولید پوشش‌هایی با عملکرد برتر و خواص منحصر به فرد منجر خواهد شد، تا بسته‌های چاپ و پوشش‌های صنعتی فردا بهینه‌تر و پایدارتر باشند.

منابع:

منبع 1

به این مقاله امتیاز بدهید!
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.